فیلم

فیلم Blue Beetle 2023 | ابر قهرمان جدید

نقد فیلم Blue Beetle ( سوسک آبی)

فیلم “سوسک آبی” (Blue Beetle) هدف خود را  از تماشاگران کودک و نوجوانان مشخص کرده است که تاکنون تجربه کمی از تماشای فیلم‌ ها نداشته‌اند. این فیلم، همچنان جذابیت فیلم‌ های اکشن دهه‌ های ۸۰ و ۹۰ میلادی را داراست، به طوری که وقتی آن را در کنار خوراکی‌ هایتان تماشا می‌کنید، می‌توانید لذت ببرید و بخندید. در ادامه، با موزیک سلام و نقد فیلم “سوسک آبی” همراه باشید تا بررسی کنیم که آیا این اثر قادر خواهد بود جهان ابرقهرمانی دی‌ سی را از رکود نجات دهد یا نه.

هر صحنه از این فیلم، شما را به یاد اثر های دیگری می‌اندازد! اگر با سینما و فیلم‌ های جریان اصلی هالیوود آشنا باشید، متوجه خواهید شد که موضوع این فیلم شباهت زیادی به دیگر آثار ابرقهرمانی دارد. داستان این نوع فیلم‌ ها معمولاً چیزی عجیب نیست: یک پسر جوان و معمولی ناگهان به قدرت‌ های فوق‌العاده دست پیدا می‌کند. در ابتدا، او به ایده تبدیل شدن به یک ابرقهرمان علاقه ندارد، اما وقتی یک تهدید به خانه او وارد می‌شود، مجبور می‌شود با یک چالش روبرو شود، به خودش اعتماد کند و با یک رقیب که تقریباً دارای همان قدرت‌ها است، به مبارزه بپردازد. حالا به نظر شما چنین داستانی آشنا نیست؟!

نقد فیلم Blue Beetle

اگر حداقل دو فیلم ابرقهرمانی را تماشا کرده باشید، خواهید دید که فیلم ابرقهرمانی “سوسک آبی” یا “Blue Beetle” الهام گرفته از قهرمانان معروفی مانند “مرد عنکبوتی”، “ونوم”، “مرد آهنی”، “فانوس سبز”، “پلیس آهنی” و دیگر قهرمانان ابرقهرمانی است. این فیلم، با ناتوانی در ارائه یک داستان جدید در ژانر ابرقهرمانی، به طور مداوم سعی می‌ کند پیام‌ های اجتماعی ارائه دهد و با هر صحنه، تماشاگر را به یاد فیلم‌ های دیگری که قبلاً دیده‌ ایم، بیاورد و به وضوح بگوید که خانواده مهم‌ ترین چیز در زندگی است.

سوسک آبی کیست؟ در فیلم Blue Beetle ، جیمی رِیِس یا همان سوسک آبی، یک مرد جوان است که از گاتهام فارغ التحصیل شده و به شهر خود بازگشته است. او به سرعت متوجه می‌شود که خانواده‌ اش دچار مشکلات مالی شده‌ اند و در حال زندگی در شرایط سختی هستند. جیمی به دنبال یافتن شغلی برای کمک به خانواده‌ اش است، اما همه چیز به طور غیر منتظره‌ ای تغییر می‌کند. او تحت تأثیر یک سنگ حشره‌ مانند قرار می‌گیرد و قدرت‌ های فوق‌ العاده‌ای به دست می‌آورد. از این لحظه به بعد، جیمی مجبور می‌شود تبدیل به یک قهرمان شود و جان خود و عزیزانش را محافظت کند.

جالب اینجاست که بزرگترین نقطه قوت این فیلم، شخصیت جیمی رِیِس یا همان سوسک آبی است که با بازی شولو ماریدوئنا (بازیگری که به خوبی در سریال “کبرا کای” شناخته می‌شود) به خوبی به تصویر کشیده شده است. او به سادگی در نقش اصلی این فیلم پیشه کرده و دارای کاریزما و توانایی‌ های لازم برای پرداختن به چنین نقشی است. علاوه بر این، ریشه مکزیکی شخصیت او یک جنبه مهم از تنوع فیلم را تشکیل می‌دهد و امکان ارتباط با فرهنگ‌ های مختلف را فراهم می‌کند، که همیشه باعث جذابیت حتی تعاملات روزمره و کلیشه‌ های معمولی می‌شود.

هسته اصلی این فیلم، ارزش‌ های خانوادگی است که در خانواده رِیِس به تصویر کشیده می‌شود. این فاکتور، هرچند کلیشه‌ ای است، باز هم یک نکته مهم است؛ زیرا این خانواده آماده‌ اند تا در مواجهه با چالش‌ هایی که پیش می‌آید، برای یکدیگر تا آخرین نفس بجنگند. به نظر من، همین اتصال و صمیمیت درون خانواده، عامل اصلی تمامی اتفاقات فیلم است.

کلیشه، فرمول و هیچ چیز دیگر از ابتدا اشاره کردم که این فیلم به شدت کلیشه‌ای است. اما مشکل اصلی این فیلم در استفاده از کلیشه‌ ها بدون داشتن یک هویت منحصر به فرد است. در تجزیه و تحلیل سینمای جریان اصلی، به ویژه در آثار ابرقهرمانی، معمولاً به این امر اشاره می‌شود که این آثار فرمولی هستند. به نظر می‌رسد که فیلم Blue Beetle همچنان در این فرمول مانده باشد به طوری که به تبیین ایده‌های جدید نپردازد.

بررسی فیلم Blue Beetle

بیشتر بخوانید: نقد و بررسی فیلم Seven

بر خلاف فیلم‌ های مشابه خود که معمولاً بر اساس یک فرمول آشنا وارد دنیای سینمای ابرقهرمانی می‌ شوند، این فیلم به سادگی نمی‌تواند توصیف شود. آثار فرمولی با افزودن تغییرات و تجدید نظر معمولاً موفق هستند و توانسته‌ اند هویت خود را در میان کلیشه‌ های این ژانر ایجاد کنند.

اما این فیلم شبیه به نتایجی است که با جایگزینی یک به جای x به دست آمده‌ اند. چه ارتباطی این جمله با فیلم دارد؟ این به این معناست که این فیلم به جای ایجاد چیز جدید و اصلی، به طور مستقیم به فیلم‌ های دیگری ارجاع داده و تشابه بی‌ وقفه‌ ای با آنها دارد. به عبارت دیگر، این فیلم به جای استفاده از کلیشه‌ها به عنوان ابزاری برای ایجاد چیزهای جدید، به عنوان یک کپی آشکار از آثار دیگر تعریف می‌شود. به عنوان مثال، به نظر می‌آید که شخصیت‌ هایی مانند مرد آهنی، مرد عنکبوتی، شزم، ترانسفورمرز، پاور رنجرز و حتی مومیایی با تعدادی صحنه خاص در این فیلم حضور داشته باشند و سکانس‌ های آشنا را تکرار کنند. حتی زمانی که شخصیت‌ ها شمشیر های بزرگی را در دست می‌گیرند و به مبارزه می‌پردازند، فیلم به نوعی فرهنگ دنیای انیمه را به تصویر می‌کشد.

در همه این لحظات، اسلوب کارگردانی انجل مانوئل سوتو به شدت برجسته است، اما باید توجه داشت که این برجستگی از آن جهت است که بسیار به سبک یک کارگردان دیگر شباهت دارد و به شدت به زبان بصری او نزدیک است. سوسک آبی با ترکیب اکشن و شوخی‌ های بی‌هدف، به نحوی به فیلم‌ های رابرت رودریگز شباهت دارد. این تشابه‌ها به طرز قابل توجهی به فرنچایز “Spy Kids” یا بچه‌های جاسوس رودریگز اشاره دارد. حتی موضوع اهمیت پیوند های خانوادگی در طول فیلم، به یادآوری فیلم‌ هایی مانند “کوکو”، “انکانتو” و همچنین سه‌ گانه بچه‌ های جاسوس می‌آورد.

در بخش شخصیت شرور نیز این اثر شکست‌ های زیادی دارد. با وجود اینکه سوزان ساراندون بازیگری بزرگ و با تجربه‌ای است وارد نقش ویکتوریا کورد می‌شود، اما به طور غیر منتظره‌ ای در اینجا تبدیل به یک شکست کامل می‌شود. او به نقش او بی‌حالی می‌آید و تصویر ویکتوریا کورد از هیچ جذابیتی برخوردار نیست. فیلمنامه نیز به بهبود شخصیت او هیچ یاری نمی‌رساند، زیرا هیچ هویت مشخصی به او نمی‌دهد و شخصیتش انگیزه‌ای جز آرزوی داشتن قدرت بیشتر ندارد.

نقد و بررسی فیلم Blue Beetle

حتی داستان پسر عضلانی او، کاراپاکس (رائول مکس تروخیو) نیز به همین شیوه بی‌احساسی است، با این حال باید بگویم که در مورد او، داستان وضعیت نا امیدکننده‌ ای دارد، زیرا نویسندگان تلاش می‌کنند او را در آخرین لحظات فیلم به نمای انسانی‌ تری بپیچانند، حتی اگر این تغییر خیلی کم و دیر اتفاق بیافتد!

این فیلم، با وجود اینکه یک اثر اکشن با دوره‌ ای کمدی و پر از ارجاعات مختلف است، رسالت مطرح کردن مسائل اجتماعی را در دست دارد. با این وجود، باید توجه داشت که این فیلم باید جدیت خود را نیز حفظ کند، زیرا موضوعات جدی را که به آنها اشاره می‌کند به شکلی خنده‌ دار و خفن به تصویر می‌کشد.

به عنوان مثال، ابتدا طبقات اقتصادی این جامعه که با خطوط تیزی از هم جدا شده‌اند، را مشاهده می‌کنیم. این فیلم درباره فارغ التحصیلان دانشگاهی صحبت می‌کند که بیکار هستند یا نمی‌توانند در زمینه‌ای که تخصص دارند شغل پیدا کنند. همچنین این فیلم نشان می‌دهد که اجاره مسکن به طور تصاعدی افزایش یافته و جاه‌طلبی شرکت‌های چند ملیتی باعث شده تا حتی زندگی عادی شهروندان کشور خود را نیز مختل کنند.

بعد از این، کارگردان انجل مانوئل سوتو همچنین به این اشاره می‌کند که در آمریکا، مهاجران به عنوان افراد درجه دوم تلقی می‌شوند. در واقع، مدیران بازار کار در آمریکا، مهاجران را مجبور می‌کنند تا فقط در مشاغل پایین سطح بخش خدمات کار کنند. اما وقتی به این جنبه‌ ها گوش می‌دهید، فیلم سعی می‌کند مسائل مهمی را مطرح کند، اما این کار را به نحوی انجام می‌دهد که افرادی که واقعاً با مشکلات و نگرانی‌های خود دست و پنجه نرم می‌کنند، به تمثیل‌ های کارتونی تبدیل می‌شوند.

البته، با گفتن این موضوع، به هیچ وجه مدعی نیستیم که نمی‌توان با مسائل اجتماعی شوخی کرد یا اینکه کمدی به عنوان یک ژانر نمی‌تواند به آنها بپردازد. ما در واقعیت در مورد تناقض این وضعیت صحبت می‌کنیم که شخصیتی همچون رودی، که دیدگاه درستی دارد، همزمان یک نظریه‌ پرداز توطئه‌ پرانویید است. این نوع از نمایش چیزی جالب نیست و باعث می‌ شود پیام مورد نظر به خطر بیافتد.

سوسک آبی می‌تواند دی‌سی را از رکود نجات دهد؟ در نهایت، به سوال ابتدایی این نقد می‌پردازیم که آیا فیلم Blue Beetle می‌تواند دی‌سی را از رکود نجات دهد یا خیر. خب، “سوسک آبی” یک داستان کلاسیک از تولد یک ابرقهرمان است. اینجا، “کلاسیک” بیشتر به معنای “کلیشه‌ای و فرمولی” استفاده شده است. این فیلم یک فیلم خانوادگی است که نشان می‌دهد حتی ابرقهرمان‌ها نیز بدون حمایت خانواده‌شان نمی‌توانند موفق شوند. اگر کسی در آینده بخواهد یک کتاب درسی در مورد نحوه ساخت یک فیلم ابرقهرمانی معمولی بنویسد، “سوسک آبی” ممکن است به عنوان نمونه‌ ای استاندارد از آن کتابچه راهنمای کاربر استفاده کند.

بیشتر بخوانید: معرفی فیلم سینمایی عملیات غیرممکن7

دانلود فیلم Blue Beetle

با این تفسیر، فیلم Blue Beetle سعی می‌کند بیننده را راضی کند، اما تنها در حدود بیست درصد موفق می‌شود. اما چرا؟ چرا که این یک فیلم ابرقهرمانی شاد و تابستانی است که عمدتاً برای کودکان و نوجوانان ساخته شده است. این یک داستان آشنا از یک ابرقهرمان است که ما شبیه به آن را بارها دیده‌ایم. بنابراین، آغاز دنیای سینمایی دی‌سی توسط جیمی گان با مشکلات عدیده مواجه می‌شود. چیزی که این فیلم نشان می‌دهد، عدم توانایی در خروج از رکود است، به جایی که نه تنها توانایی در مقابله با آن را ندارد بلکه به عنوان یک بحران عمیق نمایان می‌شود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا