فیلم Past Lives | عاشقانه ای بی معنا؟
فیلم “زندگیهای گذشته” (Past Lives) یک اثر عاشقانه و درام محصول سال ۲۰۲۳ است که داستان عشق کودکانه را به تصویر می کشد. برای نقد این فیلم با ما در موزیک سلام همراه باشید .
این فیلم، نخستین و تنها تجربه کارگردانی “سلین سونگ”، یک نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس کره ای، می باشد. پس از سابقه ی فعالیت در حوزه ی تئاتر، وی وارد عرصهی سینما شده و این اثر عاشقانه را نوشته و کارگردانی کرده است.
داستان فیلم Past Lives درباره عشق در دوران کودکی است. عشقی که در ابتدا ممکن است به نظر برسد که یک تجربه ی زود گذر و هیجان انگیز باشد، اما به تدریج مشخص می شود که بیشتر و پایدارتر از این است.
در این فیلم، دو شخصیت اصلی به نام های “هه سونگ” و “نایونگ” وجود دارند. در ابتدا، ما آن دو را در دوران کودکی آشنا می شویم. به نظر میرسد که آن ها دوستان نزدیکی باشند و با یکدیگر صمیمی هستند. این دوستی به حدی عمیق می شود که در نهایت به عشقی در دوران دوازده سالگی تبدیل میشود.
اما “نایونگ” و خانواده اش قصد مهاجرت به آمریکا را دارند. بنابراین، به سرعت “نایونگ” و “هه سونگ” به دلیل این اتفاق از یکدیگر جدا می شوند.
دوازده سال بعد، آن ها یکدیگر را در فضای مجازی پیدا می کنند. این اتفاق به دلیل تلاش های “هه سونگ” رخ می دهد. آن ها مدتی با یکدیگر در تماس هستند، اما به مرور نایونگ، که حالا نام خود را به “نورا” تغییر داده است، تصمیم می گیرد که این ارتباط به ادامه نرسد. این لحظه اولین نقطه عطف فیلم Past Lives است.
این فیلم به عنوان یک اثر آرام توصیف میشود که برای برخی افراد ممکن است کمی کسل آور باشد. با این حال، این اثر در عین آرامش خود بسیار پر اتفاق است. از آنجایی که فیلم به طور کلی گویی پیش می رود، بسیاری از لحظات کلیدی و دراماتیک را از دست می دهد. در واقع، این فیلم از تمام موارد به سرعت عبور میکند و فرصت تجربهی آن را از بین می برد و تنها به تماشاگر اجازه می دهد که این حس را تجربه کند.
از ابتدا، ما شاهد دوستی میان “هه سونگ” و “نایونگ” نیستیم، تنها به ما گفته شده که آن ها دوست هستند. پس از مهاجرت “نایونگ”، فیلم به سرعت دوازده سال به جلو میرود و هیچ لحظه ای از جدایی این دو کودک دوازده ساله که قطعاً برای آن ها سخت بوده است را به تماشاگر نشان نمیدهد.
این گذر سریع دوازده سال اولین نقطه ای است که ارتباط تماشاگر با اثر از بین می رود. ناگهان او با دو فرد جوان روبرو میشود که چیزی از آنها نمیداند و بعد از آن نیز فیلم نه میتواند آنها را به تصویر بکشد و نه عشقی که بین آن دو وجود دارد.
اگر به نقطه عطفی که قبل از آن گفته شد بازگردیم، متوجه میشویم که فیلم تا چه اندازه به سادگی پیش میرود. “نایونگ” ناگهان اعلام میکند که قصد دارد مدتی با “هه سونگ” در ارتباط نباشد. دلیل این تصمیم چیست؟ بله، همه ما میدانیم که چرا و این نوع ارتباط چقدر سخت است. اما فیلم باید این تجربه و این حس را به خودی خود ایجاد کند.
اما چنین اتفاقی رخ نمیدهد. از تماس های تصویری پر از خنده و شادی ناگهان به جایی می رسیم که “نایونگ” دوباره قصد خداحافظی با “هه سونگ” را دارد. لحظه ای که می توانست به شدت حسی و دراماتیک باشد، اما هدر رفته است، چرا که نه خداحافظی اول آن دو قابل لمس بود و نه پس از دوازده سال خداحافظی دوم آن ها.
بیشتر بخوانید: فیلم عزیز میلیون دلاری | بوگس از دید ایستوود
یک بار دیگر به مواجهه با داستان دوازده سال بعد می پردازیم، جایی که نایونگ با “آرتور” ازدواج کرده است و “هه سونگ” درگیر یک رابطه نصفه نیمه است. او تصمیم می گیرد به آمریکا سفر کند تا نایونگ را ببیند.
همچنان تفاوت چشم گیری در فیلم ایجاد نمی شود. فیلمنامه همچنان به سادگی توصیف اتفاقات را دنبال می کند و فرصت تجربه احساسات را از دست مخاطب می گیرد. در پرده سوم فیلم نیز عشق نایونگ به آرتور مشخص نیست، دیدار دوباره “هه سونگ” و نایونگ شکل نمیگیرد، و نه یک نیمچه مثلث عاشقانه دنبال میشود.
در نهایت، “هه سونگ” دوباره به کره باز می گردد و فیلم به پایان می رسد. این پایان هیچ پاسخی را به مخاطب نمی دهد. مخاطب در میانه اتفاقات قرار نمیگیرد و خود را در میان اتفاقات نمیبیند. به جای داستانی تجربی، مخاطب صرفاً تماشاگری است که از دور به اتفاقات نگاه میکند.
همانطور که در ابتدا اشاره شد، فیلم “زندگیهای گذشته” (Past Lives) اصلاً کم اتفاق و کسلکننده نیست، بلکه بسیار پر اتفاق است و دارای بالا و پایین های زیادی است، اما فیلمنامه به هیچکدام از این اتفاقات عمق نمیدهد و تنها از شاخصه های آن ها گذر میکند. همه این اتفاقات در فیلم بسیار مهم و احساسی هستند. دو نفر که اولین بار عشق را با یکدیگر تجربه کرده اند، حالا به علت اتفاقات زمانی نمی توانند کنار هم باشند، اما فیلم نمی تواند از طریق این احساسات عمیق به خوبی عبور کند.
در واقع، فیلمنامه فیلم Past Lives اصرار دارد که بیشتر شبیه به بدنه کلی یک فیلمنامه باشد و برای ایجاد اثر همچنان به جزئیات نیاز دارد. این جزئیات می توانستند احساسات، لحظات دراماتیک و عشق را به وجود بیاورند. اما فیلم به جای آن تمام اتفاقات را به سرعت گزارش میدهد و فرصت تجربه این احساسات را از دست میدهد.
یک نکته عجیب در اینجاست که با وجود تخصص سلین سونگ در نوشتن نمایشنامه و فیلمنامه، کارگردانی او در این فیلم به نسبت بیشتر از فیلمنامه اش برجسته است.
فیلم بی محتواییه واقعا
چرا تو فیلم اتفاق خاصی نمیافته