نقد فیلم اورکا | نمادگرایی ناموفق
نقد فیلم اورکا
در سینمای ایران، دو عنصر مهم و گاهاً تعیین کننده برای ارزیابی یک اثر سینمایی وجود دارد: فیلم های ممنوعه و نشان دهنده عمق مسائل اجتماعی. در فیلم “اورکا” نیز تلاش شده تا به موضوعاتی مانند فقر، خشونت، و اعتیاد پرداخته شود، اما این تلاش نه تنها به نمایش قراردادن این مسائل نمی پردازد بلکه اشتباهات زیادی در روایت و اجرا دارد.
از سکانس اول فیلم شروع می کنم. وقتی مهتاب کرامتی وارد صحنه میشود، دوربین با تکنیک تعقیبِ سوژه او را دنبال میکند و به کاراکتر او نوعی از مرموزی میدهد. این نقطه خوبی است. اما متاسفانه، این نکته مهم تنها به مدت ۳۰ ثانیه دوام می آورد. دوربین ناگهان به کاراکتر دیگری منتقل میشود، در حالی که نسبت به کاراکتر اصلی مرموز و غمگین است. این تغییر ناگهانی و بیدلیل به نظر میرسد و از طریق تدوین موفقیتی ندارد.
فیلم در مراحل بعدی نیز با مشکلات تدوین رو به رو میشود. نویسنده و کارگردان به جای انتخاب یک پایه زمانی برای روایت غیرخطی داستان، چندین پایه زمانی مختلف را به کار میبرد که تا حدی مخلوط و پر توقعانه به نظر میآید. این موضوع باعث میشود که مخاطب گیج شود و دشواری در پیگیری داستان ایجاد شود.
با وجود تلاش برای معرفی موضوعات جامعه ای مهم، “اورکا” نمی تواند سبک سینمایی خود را به خوبی اجرا کند. اشکالات در تدوین و توازن در داستان باعث میشود که فیلم به نظر آشفته و ناهمگون بیاید. بنابراین، این اثر توانایی انتقال پیام های مهم اجتماعی را ندارد و از لحاظ سینمایی نیز عیارهای لازم را ندارد.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های درام ایرانی
بررسی فیلم اورکا
فیلم اورکا و شخصیت های آن مورد بررسی قرار می گیرد. شخصیت الهام که توسط ترانه علیدوستی بازی میشود، مطرح میشود و ترانه علیدوستی در بازیاش عالی عمل میکند. اما فیلم در کل از مشکلاتی رنج میبرد و این مشکلات به بازی ترانه آسیب میزنند. نقد به این موضوع میپردازد که فیلم “اورکا” توانایی انتقال تجربه و تعامل با کاراکترها را به درستی فراهم نمیکند.
سپس تعریف از سینما به عنوان تجربه کردن ارائه میشود و تأکید میشود که این تجربه باید از طریق کاراکترها به مخاطب ارائه شود. در مورد شخصیت احمد، که همسر الهام است و به وحشیانه او کتک زده، نقدهایی ارائه میشود. از مخاطب خواسته میشود که از احمد نفرت کند، اما این نفرت بدون ارتباط یا زیربنای معقولی تقدیم میشود و این موضوع به نقدهای به شخصیتپردازی فیلم منتقل میشود. تنفر نسبت به احمد باید به یک شکل سوژکتیو و قابل توجیه باشد.
سپس به افسردگی الهام پرداخته میشود. الهام به تصویر کشیده میشود به شکلی کلیشهای و خواندنی و این امر موجب کاهش واقعیت در انتقال افسردگی شخصیت میشود. همچنین نقدهایی به توجیه داستانی انجام نشده و تغییرات شخصیتی و رخدادها به درستی توجیه نشدهاند.
سپس به موضوع نمادگرایی در فیلم پرداخته میشود. اشاره به این موضوع که نمادها باید به درستی ساخته شوند و تفسیر شوند، واحد نمادگرایی در فیلم اورکا به درستی انجام نشده است. همچنین تعریفی از مفهوم نمادگرایی ارائه میشود.
در ادامه، نقد به توجیه داستانی در فیلم مطرح میشود و نقدها نشان میدهند که داستان و تغییرات شخصیتها به درستی توجیه نشده و این موضوع ممکن است باعث عدم اتصال مخاطب به داستان شود.
نقدگر به موضوعات اجتماعی نیز اشاره میکند و اظهار میکند که این موضوعات به درستی ارتقاء داده نشدهاند و نقدهایی در مورد تفکیک بین مردان و زنان در ورزش ایران ارائه میشود. او اشاره به این نمیکند که چگونه این موضوعات باید به درستی توسعه داده شوند.
در نهایت، مورد نقدها به “اورکا” خلاصه میشود و به موارد مثبتی نیز اشاره میشود، به عنوان مثال بازی ترانه علیدوستی که در این فیلم نقش مثبتی داشته است. اما نقدها نشان میدهند که این موارد مثبت با مشکلات اساسی فیلم تضاد دارند و اثر کلی را تضعیف میکنند.
یکی از شخصیت های اصلی فیلم “اورکا” مدیر فدراسیون ورزشی با بازی مهتاب کرامتی است. این شخصیت نه تنها یک شخصیت ضعیف و بدون توسعه است بلکه نمایانگر یک نماد دیکتاتوری است. او به شکل تصادفی و بدون توجیه قابلیت طولانی شدن در داستان دارد، اما اصلاً شخصیتش به درستی توسعه یافته نیست. او به صورت مصنوعی بی جا و شلوغ نمایانده میشود و از طریق این شخصیت، فیلمساز تلاش میکند جنگی میان خیر و شر ایجاد کند، اما این تداخل غیرضروری از داستان کلی دور میزند. بنابراین، این شخصیت ها به تعامل و تجربه مخاطب اضافه نمیشوند و در نهایت تأثیر مطلوبی ندارند.
با ورود به این اثر، نویسنده نشان میدهد که این فیلم مستند بهتری در ارتباط با موضوع ورزش بانوان دارد. مستند سازی خانم مصیبی به او اجازه میدهد تا در مورد خواهران منصوریان و مسائل مرتبط با آن توسعه دهد. دوربین او بدون آگاهی کار کرده مستندی ضبط میکند که به واقعیت و موضوع میپردازد. این مسائل شایسته توجه و تعامل هستند و توسط مستند ساز به درستی به تصویر کشیده میشوند.
همچنین، نویسنده بر تأثیرات نادرست نمادگرایی در فیلم تأکید دارد. نمادگرایی باید با دقت و اهمیت مناسبی به کار رود و توجیه شود. نقد به عدم توانایی فیلم در ایجاد نمادها به درستی اشاره دارد و نقدها نشان میدهند که تصاویر و نمادها باید به درستی ساخته شوند تا مفهومی شفاف داشته باشند.
بیشتر بخوانید : فیلم های کمدی ایرانی
واژگان نادرست در فیلم و عدم توجیه داستانی شخصیت ها نیز مورد نقد های نویسنده قرار میگیرد. نویسنده اظهار میکند که نباید به تصادف تغییرات در داستان ایجاد شوند، بلکه باید توجیه شوند. بنابراین، شخصیتها و رخدادها باید منطقی و توجیهی داشته باشند تا مخاطب به داستان متصل شود.
نقد به مسائل جنسیتی و اجتماعی نیز اشاره دارد. او تاکید دارد که موضوعات جنسیتی و تفکیک بین مردان و زنان در ورزش به درستی توسعه داده نشدهاند. او به دیوار فدراسیون اشاره میکند که پُر از عکس مردان و بدون حضور زنان است. نویسنده تعبیرات خانم الهام و موضوعات مرتبط با مسائل زنان را نیز تحلیل میکند.
در نهایت، نویسنده به طور خلاصه به این نتیجه میرسد که “اورکا” یک فیلم خوب نیست. او به موارد مثبتی از جمله بازی ترانه علیدوستی اشاره میکند، اما نقدها نشان میدهند که این موارد مثبت نمیتوانند مشکلات اساسی فیلم را رفع کنند و تأثیر مطلوبی بر مخاطب ندارند.